توضیحات
فرنجمشک
چند گياه است كه همه از خانوادهLabiatae ولى از جنسها و گونههاى مختلف مىباشند.
در فارسى در مناطق مختلف با نامهاى بادرنجبويه و فرنجمشك ناميده مىشوند و چون در اسناد مختلف علمى و كتب قديمى اين دو نام فارسى براى اين چند گياه در بعضى كتب براى يكى و در برخى كتب ديگر براى گياه ديگر آمده است. يعنى گياهى كه در يك كتاب با نام فرنجمشك آمده در كتاب ديگرى همان گياه بادرنجبويه ناميده شده است و از طرفى خوشبختانه اين چند گياه از نظر عطر و بوى گياه و تا حدود زيادى خواص طبى و دارويى نيز شبيه هستند . و شايد علت اصلى اين اختلاط شناسايى نيز همين باشد لذا اين چند گياه را در اين بخش به شرح زير مىآوريم:
- گونهMelissa officinalis L . كه نامهاى مترادف آنMelissa cordifolia Pers وMelissa rommana Mill . وM .graveolens Host . مىباشد. به فرانسوىMelisse وMelisse officinale وCitrionelle وThe de France و به انگليسىBalm وLemon balm گويند.
گياه فوق را به فارسى «بادرنگ بويه» گويند و در كتب طب سنتى با نامهاى «بادرنجبويه»، «مفرح القلب» و «قرنفل بستانى» آمده است.
نام علمى آن در رشت و اطراف آن «وارنگ بو» مىباشد. فلور ايران اين گياه را «فرنجمشك» نام گذارده است و در مازندران با نام محلى «پلنگمشك» شناخته مىشود. ضمنا توجه شود كه در كتب قديم نظير ابو منصور موفق نام «فرنجمشك» و «پلنگمشك» براى نوعى ريحان آمده است”O .gratissimum ” كه ريحان بوتهاى مى باشد.
وجه تسميه اين گياه اين است كه در زبان لاتين به زنبور عسل مليسا گويند و چون گل اين گياه فوق العاده مورد علاقه زنبور عسل است اين گياه را نيز مليسا و به يونانى مليسافولون يا برگ زنبور عسل نامند. سابقا مرسوم بوده كه براى گرفتن زنبور عسل برگ بادرنجبويه را خرد كرده و در محل مورد نظر كه مىخواستهاند زنبورها جمع شوند مىريخته اند.
اگر برگ بادرنجبويه يا بادرنگ بويه را بين دو انگشت فشار داده له كنند بوى عطر مطبوعى شبيه بوى بادرنگ(Citrus medica) يا شبيه بوى ليمو از آن استشمام مى شود كه بادرنجبويه
الف) گل ب) مقطع گل
اين نيز وجه تسميه اين گياه به فارسى است. و چون بوى شبيه مشك مىدهد آن را فرنگ مشك يا فرنجمشك يا قرنفل بستانى نيز مىنامند.
مشخصات
گياهى است چندساله كه بلندى آن ۸۰- ۴۰ سانتىمتر، برگها متقابل به رنگ سبز تيره و درخشان. ساقه آن چهارگوش بىكرك. گلهاى آن كوچك سفيد كه معمولا در تابستان ظاهر مى شوند و مورد هجوم زنبورهاى عسل قرار مى گيرند. رنگ گلها در بعضى ارقام كمى تيره و به رنگ گل به و در بعضى موارد تيرهتر حتى سرخ و بنفش مىباشد. ميوه آن دراز، قهوه اى و كوچك است.
تكثير اين گياه با كاشت پاجوشهاى گياه در پاييز صورت مى گيرد و پس از آن با پخش طبيعى بذر گياه به سهولت گسترش مى يابد.
برداشت گياه معمولا در اواخر ارديبهشت قبل از ظهور گلها بايد انجام شود. برگها و سرشاخه ها كه برداشت مىشود .در محلى در جريان هوا قرار مى دهند كه به سرعت خشك شود و پس از آن بايد در محل تاريك و خشك نگهدارى شود.
اين گياه بومى مناطق مديترانهاى است و در اروپا و آسيا نيز در همين مناطق انتشار دارد. در ايران در كنار مجارى آبها و مناطق اطراف تهران، در شمال ايران در رشت و اطراف آن، رودبار و در آذربايجان و مناطق شرقى ايران و استانهاى غربى مىرويد.
تركيبات شيميايى
از نظر تركيبات شيميايى در برگ بادرنجبويه اسانس وجود دارد كه معروف است و اسانس مليس[۱] ناميده مىشود و ماده عامل و مؤثر گياه است و اسانس روغنى فرار اكسيژنه مىباشد.
خواص- كاربرد
برگ هاى بادرنجبويه را در فرانسه مانند چاى دم مى كنند و براى اين كار ۳۰- ۲۰ گرم برگ خشك در هزار گرم آبجوش ريخته دم مى كنند و به عنوان معرق، ضد تشنج، محرك معده ضد اسپاسم و براى جلوگيرى از قى ۴- ۳ فنجان در روز مى خورند . به همين علت گياه را در فرانسه به نام چاى فرانسه[۲] نيز مى نامند.
از برگهاى اين گياه براى تهيه شربتى به نام او دو مليس[۳] نيز در فرانسه استفاده مىشود كه براى سنگينى معده و مبارزه با انواع سنكوپ[۴] مىخورند.
بادرنجبويه از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى گرم و خشك است. به
______________________________
(۱).Essence demelisse
(۲).The de France
(۳).Eau de melisse
(۴).Syncope
معارف گياهى، ج۱، ص: ۱۷۳
صورت جوشانده يا شربت براى تقويت معده و حواس و كبد و ازدياد هوش و حافظه تجويز مىشود. همچنين براى تنگى نفس و خفقان مفيد است و سكسكه را آرام مىكند. جويدن آن دهان را خوشبو مى كند و بوى شراب را زايل مى سازد. مضمضه دم كرده يا جوشانده آن براى استحكام لثه و دندان ها مفيد است. اگر در محلول جوشانده آن بنشينند در مواردى كه خون قاعدگى بىدليل قطع شده مفيد است و ضماد برگ آن نيز براى درد مفاصل نافع است.
۲.Dracocephalum moldavica L . و نام ديگر آن در بعضى كتبMelissa cedronella آمده است (شليمر) به فرانسوىMelisse turque وMelisse de Moldavie وDracocephale و به انگليسىMoldavic calamint وMoldavian balm گفته مىشود.
اين گياه را نيز در اروميه كه به صورت پرورشى در باغچهها و مزرعه مى كارند «بارنجبويا» مى گويند.
از قسمت هوايى اين گياه، برگ و سرشاخه هاى آن نيز بوى مطبوع و عطرى شبيه ليمو و بادرنگ يا بالنگ متصاعد مى شود. تخم اين گياه را در زبان هندى «تخم فرنجمشك» مىنامند.
اين گياه در فرانسه و در مناطق جنوبى فرانسه در جزيره سيسيل و در مولداويا و در آسيا مى رويد. در ايران در آذربايجان شرقى و غربى در باغچه ها كاشته مى شود و در اروميه نيز كاشته مى شود. تكثير اين گياه از طريق كشت بذر آن صورت مىگيرد كه در اوايل بهار مستقيما در مزرعه كاشته مى شود.
تركيبات شيميايى
از نظر تركيبات شيميايى اين گياه داراى اسانس روغنى فرار است كه به عنوان منبع غنى از سيترال است. سيترال يك الدئيد مايع است به فرمولC 9 H 51 CHO كه بوى تند ليمويى دارد و معمولا از مركبات و از اين گياه گرفته مىشود و در صنعت عطرسازى مصرف دارد.
مشخصات
گياهى است يكساله و چندساله، به صورت وحشى، ولى معمولا پرورش داده مىشود. از نظر ابعاد گياه كوچك است داراى گلهاى آبى يا بنفش و بندرت سفيد مىباشد. قسمت مورد مصرف اين گياه از نظر دارويى برگها و سرشاخههاى گلدار و در بعضى موارد تخم آن است.
معارف گياهى، ج۱، ص: ۱۷۴
خواص- كاربرد
در هندوستان از تخم گياه به عنوان تونيك، قابض، بادشكن و براى كاهش تب استفاده مىشود و از گياه به عنوان تونيك و قابض و از له شده آن براى التيام زخم استفاده مى شود.
از نظر طبيعت اين گياه نيز گرم و خشك است.
۳.Melissa Parviflora Benth اين گياه در دامنه هاى معتدل هيماليا در هندوستان مى رويد در ايران تا به حال شناسايى نشده است. اين گياه را به زبان اردو «بارنجبويا» می نامند.
اين گياه در هندوستان در مواردى مشابه دو گياه ديگر مصرف مى شود. از برگها و سرشاخههاى آن به عنوان تببر و براى كنترل بيماريهاى مغز، كبد و قلب و از له شده آن در محل گزيدگى حشرات سمى استفاده مى شود. از ميوه آن به عنوان تونيك مغزى و در موارد ماليخوليا به كار مى رود. از دم كرده گياه براى استحكام لثه ها و برطرف كردن مزه بد دهان استفاده مى كنند و به علاوه گياه محرك و مقوى معده است و براى نرم كردن مو به كار مىرود . در اندونزى براى معالجه سردرد مصرف دارد .
هر سه گياه فوق از نظر طبيعت گرم و خشك توصيف مى شود و در كتب طب سنتى براى دو گياهMelissa وDracocephale كه در ايران يافت مى شود و در دسترس است خواص تا حدود زيادى مشابه ذكر كرده اند. معتقدند كه خوردن و بو كردن آنها بازكننده گرفتگى هاى دماغى است. درد سر را تخفيف مى دهند و جويدن برگ آنها دهان را خوشبو مى كند، براى استحكام لثه ها و دندانها مفيدند. خوردن آنها براى تقويت كبد و معده نافع است و به هضم غذاى سنگين كمك مىكند و باد و گاز معده را تحليل مى برد و چون گرم هستند، توصيه اين است كه اشخاص گرم مزاج نخورند و اگر به هر صورت مصرف شده باشد براى رفع عوارض آن مىتوان از گل بنفشه و سكنجبين استفاده كرد. به علت تشابه خواص در نسخه هاى طبى اغلب به جاى فرنجمشك از بادرنجبويه و يا بالعكس استفاده مىشود.
چند نسخه از نظر نمونه طرز مصرف
تهيه شربت بادرنجبويه.
الف) شربت ساده
آب برگ بادرنجبويه ۱ كيلوگرم
معارف گياهى، ج۱، ص: ۱۷۵
قند ۱ كيلوگرم باهم جوشانده قوام آورند و هربار تا ۱۰ گرم ميل شود.
ب) شربت مركب زير علاوه بر خواص فوق براى تقويت قلب نيز به تجويز شيخ الرئيس ابو على سينا مصرف مى شده است.
برگ تازه بادرنجبويه ۴۰ گرم
تخم فرنجمشك- تخم بادرنجبويه
تخم كاسنى از هريك ۵۰ گرم
گل گاوزبان- مغز ريشه شيرين بيان از هريك ۲۰ گرم
رازيانه- بسفايج از هريك ۱۶ گرم
ايرسا ۱۲ گرم
آب سيب شيرين ۱ كيلوگرم
قند سفيد ۷۵۰ گرم
مخلوط داروها را در گلاب و آب سيب بخيسانند و پس از آن بجوشانند و آن را صاف كنند و با ۷۵۰ گرم قند مخلوط و جوشانيده و قوام آورند و هربار ۳۵ گرم ميل نمايند.
نسخه ديگر از شيخ الرئيس ابو على سينا
تخم كاسنى- تخم فرنجمشك- تخم بادرنگبويه از هريك ۵۰ گرم
گل گاوزبان- برگ و سرشاخه گاوزبان- ريشه بنفشه
مغز ريشه شيرين بيان از هريك ۱۵ گرم
پرسياوشان- بسفايج پوست گرفته و افتيمون از هريك ۴۰ گرم
برگ بادرنجبويه ۴۰ گرم
مجموع را در گلاب و عرق بيدمشك و آب خيسانده و جوشانده و صاف كنيد با ۸۰۰ گرم قند جوشانده قوام آورند و هربار حدود ۳۵ گرم ميل كنند.
نكته قابل ملاحظهاى از يادداشتهاى دكترDr .Schlimmer
در بازار دارويى تهران طبق مطالعات و ملاحظات شليمر سابقا اغلب به جاى بادرنجبويه گياه ديگرى به نامAsperugo Procumbens به خريداران عرضه مى كردند و اين بررسى توسط آقاىDr .Haussknecht همكار شليمر شخصا به عمل آمده است.
بنابراين توجه مىدهد اشخاصى كه علاقه دارند از بادرنجبويه استفاده كنند با توجه به اينكه اين گياه در اطراف تهران در پسقلعه- شميرانات و در ساير مناطق شمال و آذربايجان فراوان مى رويد، شخصا اقدام به تهيه گياه اصلى بادرنجبويه نمايند زيرا گياهAsperugo Procumbens با اينكه شكل ظاهرى گياه شبيه بادرنجبويه است ولى آن خواص را ندارد.
براى مزيد اطلاع مختصرى در باب اين گياه در زير نوشته مىشود.
گياهAsperugo Procumbens L . گياهى است از خانوادهBorraginaceae كه به فرانسوىRapette و به انگليسىGoose grass گفته مى شود.
خزنده يكساله برگهاى بيضىشكل- گلهاى آبى كوچك كه از بغل برگها در مىآيد اين گياه نيز در اطراف تهران، شميرانات و در دامنه هاى البرز در گچسر و در شمال در اطراف رشت پيربازار، آذربايجان در مزارع اطراف تبريز، كرمانشاه در دامنه كوه پرو، نهاوند، كبوترخان همدان و سرانجام در خرابه هاى شوش و بيشه ديده مى شود و شايد هم علت اين اشتباه همين باشد كه در اغلب مناطقى كه بادرنجبويه مى رويد اين گياه نيز مىرويد در حقيقت اين گياه از انواع گاوزبان است و خواص آن در حد گاوزبان ها مى باشد.
[۱] ( ۱).Essence demelisse
[۲] ( ۲).The de France
[۳] ( ۳).Eau de melisse
[۴] ( ۴).Syncope
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.