توضیحات
بلادر
به فارسى «بلادر»، «قرص كمر» و در كتب طب سنتى با نام «بلادر» و لغتهاى عربى آن «حب الفهم» و «حب القلب» آورده شده و دو نوع دارد نوع كبير و نوع صغير.
- بلادر كبير به زبان فرانسوىAnacarde و caju وAcajou pomme و به انگليسىCashew nut گفته مى شود. ميوه درختى است كه درخت آن را به زبان فرانسوى Anacardier و به انگليسى cashew nut tree مى نامند. گياهى است از خانوادهAnacardiaceae نام علمى آنAnacardium Occidentale L . مى باشد.
كاشونات[1] را در بازار آجيل فروش ها «بادام هندى» نيز مى گويند.
مشخصات
درختى است نسبتا بزرگ كه در اغلب مناطق حاره استوايى كاشته مى شود.
موطن آن امريكاست ولى در مناطق ساحلى هندوستان بخصوص در سواحل غربى پرورش داده مى شود. قسمت مورد نظر در مصارف خوراكى و طبى ميوه آن است. ميوه اين درخت كه داخل آن بادام معروف كاشونات كه در هندوستان به بادام فرنگى معروف است قرار دارد، بزرگ به طول 5- 4 سانتىمتر و عرض 5/ 3- 3 سانتىمتر و به شكل دانه باقلاى درشت و يا قلب حيوان است.
از مشخصات ميوه اين درخت آن است كه قاعده ميوه را قسمت متورم و پرحجمى شبيه گلابى تشكيل مى دهد كه در حقيقت از تغيير شكل دم گل به وجود آمده، ابتدا رنگ پوست اين قسمت سبز است ولى پس از رسيدن زرد مى شود.
داخل اين قسمت متورم، گلابىشكل، گوشتى كمى شيرين و خوشمزه است كه مردم محل آن را مى خورند و قسمت اصلى ميوه بلادر كه به شكل دانه باقلا در بالاى اين قسمت متورم قرار دارد، مغزى مانند مغز بادام دارد و بين مغز وسط ميوه و پوسته خارجى ميوه رطوبت غليظى وجود دارد كه آن را عسل بلادر يا روغن بلادر مى گويند.
روش گرفتن عسل بلادر اين است كه سر ميوه را بريده و فلزى شبيه قندگير را داغ كرده و با آن بلادر را فشار مى دهند تا ضمن فشار دادن، گرم نيز شده و روغن آن رقيق و خارج شود و آن را در شيشه هاى ذخيره مى كنند و به همين ترتيب از دانه ديگرى مى گيرند تا شيشه پر شود. روش ديگر آن است كه محلى ها دانه ها را روى تابه آهنى گذارده و دسته هاون فلزى را گرم كرده بر آن مى فشارند تا روغن آن خارج شود.
در موقع گرفتن روغن بلادر بايد دست و دهان و بينى خوب بسته شود كه ورم نكند، زيرا در اغلب مزاجها بخار روغن بلادر موجب آلرژى و تورم اين اعضا مى شود و سرانجام روش ديگر اين است كه عصاره آبى ميوه ساييده شده را كه با غشاى خارجى و دانه، توأم كوبيده و ساييده شده باشند با آب مى جوشانند.
براى خوردن ميوه بلادر يعنى خوردن دانهاى كه روغن و پوست آن گرفته نشده است ابتدا بايد ميوه را در آتش بيندازند تا عسل آن خارج شود و پوست آن بسوزد و فقط بادام آن بماند و آن بادام را مى خورند.
براى خوردن عسل بلادر بايد توجه شود كه هيچ وقت خالص خورده نشود زيرا سوزاننده است و عوارضى ايجاد مى كند و در مواردى كه خوردن آن تجويز شده باشد، آن را بايد با مغز گردو و يا كنجد پوست گرفته و با نارگيل مخلوط كرده و ساييده و بخورند. از مغز بادام ميوه بلادر مغزى به نام كاشونات يا بادام هندى با نمك بوداده و در آجيل فروشى ها فروخته مى شود.
- درخت بلادر صغير.
بلادر صغير را به فرانسوىAnacarde orientale وNoix de marais به انگليسىMarsh nut گويند و درختچه آن را به فرانسوىAnacardier و به انگليسى Marsh nut tree نامند. درختچهاى است از خانوادهAnardiaceae نام علمى آنSemecarpus anacardium L . و مترادف آنAnacardium officinarum Gaertn . مى باشد.
معارف گياهى، ج1، ص: 437
مشخصات
ميوه بلادر
الف) قسمت متورم ب) قسمت بادام
درختچه هاى است كوچك كه بومى مناطق شمال غربى هندوستان است. ميوه آن شبيه نوع كبير است به رنگ سياه و بيضى يا قلبى شكل و مسطح و قسمت متورم ميوه يا سيب ميوه كه در قاعده ميوه قرار دارد شبيه نوع كبير است. فرق اين دو نوع اين است كه در نوع صغير مقدار عسل و يا روغن ميوه بلادر كمتر و بادام آن شيرين تر و مأكولتر است و عسل اين نوع صغير اصولا غير مستعمل است. روش خوردن ميوه آنهم طبق دستورى است كه در نوع كبير داده شد.
تركيبات شيميايى
از نظر تركيبات شيميايى در اعضاى گياه بلادر كبير وجود مواد كاردول[2]، آناكارديك اسيد[3] و آناكاردئين[4] تأييد شده است. در شيرابه يا روغن سوزاننده و محرق ميوه كه خاصيت تاولآور و سوزان دارد، آناكارديك اسيد و يك فنول كاردول[5] يافت مى شود.
اگر تنطور يا عصاره پوست درخت خورده شود فشار خون را پايين مىآورد. در عسل ميوه بلادر ماده كاجيدين[6] يافت مى شود كه همان الاجيك اسيد[7] است و داراى تركيبات فنلى است و در گياه بلادر صغير موارد آناكارديك اسيد، كاردول، كاتچول، آناكاردول[8]، روغن ثابت، سمه كارپول[9] و بهيلاوانول[10] مشخص شده است.
بررسى هاى شيميايى ديگرى نشان مى دهد كه روغن ميوه بلادر محرق و تاولآور قوى است و داراى كاردول و آناكارديك اسيد است و به علاوه در آن چربىهاى گليسريد[11]، لينولئيك اسيد، پالميتيك اسيد، استهآريك اسيد، ليگنوسريك اسيد[12] و همچنين سيتوسترول نيز وجود دارد .
تجزيه شيميايى كاشونات نشان مى دهد كه در هريك صد گرم خشك آن مواد زير به طور متوسط وجود دارد.
______________________________
(1).Cardol
(2).Anacardicacid
(3).Anacardein
(4).Phenol Cardol
(5).Kajidin -ellagic acid
معارف گياهى، ج1، ص: 438
آب 2/ 5 گرم، پروتئين 2/ 17 گرم، چربى 45 گرم، هيدرات كربن 29 گرم، خاكستر 6/ 2 گرم، كلسيم 38 ميلىگرم، فسفر 373 ميلىگرام، آهن 8/ 3 ميلىگرام، سديم 15 ميلىگرام، پتاسيم 464 ميلىگرام، ويتامينA 100 واحد بين المللى، تيامين 43/ 0 ميلىگرام، رايبوفلاوين 25/ 0 ميلىگرام و نياسين 8/ 1 ميلىگرام.
خواص- كاربرد
درخت بلادر كبير، پوست، برگها، سيب ميوه (قسمت متورم زير ميوه كه از تورم دمبرگ حاصل شده) و سرانجام روغن مغز دانه آن مصارف طبى دارد. در برمه، پوست آن نيرو دهنده و مغز دانه يا بادام آن نرم كننده است در شبه جزيره مالايا از جوشانده پوست درخت براى بند آوردن اسهال استفاده مى شود و يكى از 4 نوع پوستى است كه از مخلوط آن جوشاندهاى براى رفع يبوست درست مى كنند .
در اندونزى از شيره قسمت متورم دم گل كه در زير ميوه واقع است و خيلى قابض مى باشد، به صورت غرغره و مايع شست وشوى دهان براى معالجه كوئىنسى[13] يا (آماس حاد چركى لوزه و نسوج اطراف آن) استفاده مى شود .
از برگهاى درشت گياه مخلوط با ساير داروها در اندونزى به صورت ضماد در موارد بيمارىهاى پوست و سوختگى ها مصرف مى شود. .
صمغى كه از ديواره ميوه آن گرفته مى شود مانند شيره چند گونه از جنسRhus (سماق) موجب التهاب پوست بدن مى شود و به كار بردن عسل آن يعنى رطوبت غليظ قسمت بالاى مغز در فاصله بين مغز و پوست ميوه سابقا براى رفع زگيل و ميخچه و ترك پوست مصرف مى شد كه چون در موارد زيادى آثار مسموميت ظاهر ساخته به همين دليل در حال حاضر استفاده از عسل آن متروك شده است.
روغن مغز دانه يا بادام آن نرم كننده است. در فيليپين از قسمت كاسبرگ ميوه جوشاندهاى درست مى كنند كه براى معالجه اسهال خونى مصرف مى نمايند .
طبق نظر حكماى سنتى عسل آن از نظر طبيعت خيلى خيلى گرم و خشك است و پوست درخت از عسل آن كمتر گرم بوده و خشك است.
در كتب طب سنتى منتشره در مشرق زمين در مورد خواص خوردن عسل آن هم شرحى دارند و معتقدند كه عسل آن را مشروط بر اينكه با روغن كنجد يا روغن گاو مخلوط و خورده شود و يا با مغز گردو يا كنجد پوست گرفته و يا نارگيل مخلوط و كوبيده و ساييده شود، مى توان خورد ولى در مدارك منتشره در مغرب زمين اصولا خوردن عسل آن را مجاز نمى دانند.
در مورد خواص مغز بادام آن معتقدند كه براى تقويت نيروى جنسى نافع و پوست آن بخصوص مهيج است و براى سياهى موى سر مفيد است.
[1] ( 1).Cashewnut
[2] ( 1).Cardol
[3] ( 2).Anacardicacid
[4] ( 3).Anacardein
[5] ( 4).Phenol Cardol
[6] ( 5).Kajidin -ellagic acid
[7] ( 1).Semecarpol
[8] ( 2).Bhilawanol
[9] ( 3).Glyceride
[10] ( 4).Lignoceric acid .
[11] ( 5).Quinsy
[12] ( 6).Ellagic acid
[13] ( 7).Anacardol
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.