توضیحات
* اسطوخودوس
از جابر بن حيان چنين آمده است: اسطوخودوس گياهى است از تيره نعناعيان با بويى معطر و برگ آن مثل برگ سعتر است.
اسطوخودوس را به نام علمىLAVANDULA STOECHAS نوشته اند. اين گياه را به صورت بخور، خوردنى و ماليدنى به كار مى برند.
اسطوخودوس نافع: رعشه، فلج، امراض سينه، جگر و مغز، فراموشى، كُندذهنى، رطوبت زايد مغز، سردى معده، بواسير، ضعف اشتها، عفونت، سدد، بلغم سوداوى، صرع، درد مفاصل، استسقاء، سكته سطحى، قولنج عصبى، آسم، نزله و خونريزى مىباشد. در صنعت عطر سازى از اسانس آن استفاده مى شود.
(1)- دستور بريتانى، ص 615.
(2)- معارف گياهى، ج 6، ص 485.
دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج1، ص: 168
اسانس اسطوخودوس داراى: ليناليل استا، ژرانيول، لينالول، ليمونن، سزگويى ترپن، سينئول، استراسيد بوتيريك و والريك مى باشد. مقدار خوراك از 3 تا 7 گرم است.
اسطوخودوس بيشتر در در دامنه كوهها روييده و در سواحل درياى مديترانه، آسياى صغير و ممالك عربى ديده مى شود.
اسطوخودوس گياهى از تيره نعناعيان و يكى از گياهان معطر و طبى است. داراى گلهاى كوچك با خوشهاى آبى، قرمز سير يا بنفش و ارتفاعش در حدود 30 تا 60 سانتىمتر است.[1]
اسطوخودوس شامل گلهاى خشك شده گياه لاواندولا افىسينال مى باشد.[2]
گياهى است بوته مانند، پُرپشت و داراى ساقه هاى متعدد و چهارگوش، به ارتفاع 30 تا 60 سانتىمتر كه در جنگل هاى غير انبوه، تپه هاى خشك و دامنه هاى كم ارتفاع و سواحل درياها مى رويد و زمين هاى سيليسى را نيز بهتر مى پسندد. از خصوصيات آن اين است كه برگهاى باريك و دراز با لبه برگشته و پوشيده از كركهاى پنبهاى در هر دو سطح پهنك دارد و اين خود بهترين وسيله تشخيص آن از گونه هاى مجاور است. در فروردين تا خرداد پديد مى آيد، رنگ ارغوانى تيره دارد.
ميوه اين گياه 4 فندقهاى است و هر يك از آنها نيز پس از رسيدن، شكل بيضوى و رنگ قهوهاى شفاف پيدا مى كند.
قسمت مورد استفاده اين گياه، سرشاخه هاى برگدار و گلدار آن است كه از آنها علاوه بر مصارف درمانى، اسانسگيرى به عمل مى آيد.
اسانس اسطوخودوس بوى كافورى شبيه بوى بومادران دارد. وزن مخصوص آن بين 930/ 0 تا 950/ 0 است.[3]
مضر صفراوى مزاجها است و مصلحش آب ليمو، كتيرا و سكنجبين است.[4] مضر عضله هاى بدن است و مصلحش تخم كاشم (زوفره) است.[5]
اسم:
اسطوخودوس را به لاتينى:LAVANDULA STOECHAS
______________________________
(1)- فرهنگ معين، ج 1، ص 262.
(2)- فارماگنوزى، دكتر آئينه چى، ص 380.
(3)- گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 582.
(4)- المفردات، ص 80.
(5)- الابنيه، ص 19.
دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج1، ص: 169
به انگليسى:FRENCH LAVANDER ,TOPPED LAVANDER
به فرانسه:
- DARABIE, DE SRECHAS ARABIQVE, LAVANDE SRECHA
به آلمانى:FRENDER LAVENDEL
به ايتاليايى:LAVANDA ,SRECADE STECADI MONTE ,STECA
و به عربى: اسطوخودوس، ضرم و شاه اسپرم رومى مى گويند.[6]
نيز آن را به عربى: آنس الارواح، ممسك الارواح، ضرم و خزامى و به گل آن زهر اسفرم مى گويند. به سريانى: سجادس، به تنكابنى: تروم، به هندى: وهارو گويند.
در پرتقال اسطوخودوس را به نامALFAZEMA وALFAJAN مى شناسند. و در اسپانيا به نامROMERO SANTO يعنى گل مقدس معروف است.[7]
اين گياه را به عربى خرم نامند و از خانوادهLABIATAE بيان شده است.[8] ابن سينا آن را استادس يا استى قوس گفته است.[9]
روايت:
معاويه بن عمار قال: قال ابو عبد الله عليه السلام لا باس ان تشم الاذخر و القيصوم و الخزائى و الشيح و اشباهه و انت محرم. يعنى مانعى ندارد محرم اذخر، بومادران، خزامه، درمنه و مشابه آنها را بو كند.[10]
جابر بن حيان گفته است: غاريقون و اسطوخودوس و بلسان و صبر مقوى مغز است.
مزاج:
مزاج آن گرم در درجه اول و خشك در درجه دوم است.[11]
تركيب شيميايى:
اسانس اسطوخودوس را به وسيله تقطير سرشاخه هاى گلدار تازه گياه با بخار آب بدست مى آورند.
خواص:
اسطوخودوس نافع صرع، لقوه، فلج، استسقاء، ورم جگر، فراموشى و انسداد رگها است. اگر با عاقرقرحا و سكنجبين داده شود نافع صرع، اگر با صبر داده شود نافع رعشه و اختلاج و اگر با فلفل سياه و گشنيز داده شود نافع ميگرن «درد شقيقه» است.[12]
______________________________
(1)- گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 582.
(2)- فارماكوگرافيا، ج 3، ص 92.
(3)- لسان العرب، ص 115.
(4)- فارماكوگرافيا، ج 3، ص 93.
(5)- وسايل الشيعه، ج 5، ص 101.
(6)- المفردات، ص 80.
دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج1، ص: 170
ضماد آن بر روى سر، دافع فراموشى و معجون آن نافع ناشنوايى و ضعف چشم است.[13] مغز را از رطوبات اضافى پاك مىكند، نافع سردى معده، بواسير، سودا و رعشه است.[14]
مقوى مغز، بادشكن و خارج كننده مواد بلغمى و صفراوى از سينه و مغز است. از گل آن شربتى به نامSTOECHAS COMPOSE تهيه مى شود. آب و روغن اسطوخودوس نافع زخم ها است و باعث جلوگيرى از خونريزى مى شود.[15]
نافع درد پهلو و سينه است. كرم شكم را مى كشد، پوست را صاف و سودا را از مغز خارج مى كند.[16]
بخور و خوراك آب اسطوخودوس همراه با اوكاليپتوس، نافع مرض زكام سرد است و از اسطوخودوس روغنى به نامFALSE OIL OF SPIKE به دست مى آيد كه بدل روغن سيانيك است.[17]
خوراك:
خوراك اسطوخودوس از 3 تا 7 گرم است.[18]
محل رويش:
در هند، كوههاى افغانستان، شهر غزنين،[19] سواحل درياى مديترانه، آسياى صغير و ممالك عربى مى رويد.[20]
محل رويش آن مكانهاى نمناك در صحرا و كوهها است.[21] اين گياه در زمينهاى آهكى نواحى كوهستانى بهتر رشد مى كند و در ايران نمى رويد.[22] در دامنه هاى كوهها روييده مى شود.[23] در حوالى درياى سفيد مى رويد.[24]
______________________________
(1)- همان.
(2)- بستان المفردات، ص 51.
(3)- مخزن المفردات، ص 29.
(4)- فارماكوگرافيا، ج 3، ص 93.
(5)- الابنيه، ص 19.
(6)- فارماكوگرافيا، ج 3، ص 93.
(7)- مخزن المفردات، ص 29.
(8)- صيدنه، ص 55.
(9)- فارماكوگرافيا، ج 3، ص 93.
(10). محيط اعظم، ج 1، ص 150
(11) گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 582.
(12) لاثانى لغات الادويه، ص 14.
(13) لسان العرب، ص 115.
دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج1، ص: 171
نسخه:
شركت داروسازى همدرد در نسخه هاى ذيل از اسطوخودوس استفاده كرده است:
1 اطريفل اسطوخودوس 2 ترياق فاروق 3 شربت احمد شاهى 4 شربت اسطوخودوس 5 شربت مسهل 6 عرق فولاد 7 قرص مليّن 8 معجون خدر 9 معجون زبيب 10 معجون مروح الارواح 11 معجون نسيان.
در تمام اين نسخه ها، با ادويه مناسب و با در نظر گرفتن وضعيت مريض در بسيارى از امراض بشرح ذيل تجويز مى گردد:
1 اين دوا مغز را از مواد اضافى پاك و معده و روده ها را تقويت مى كند. مليّن است و در نزله دائمى مفيد و استعمال مداوم آن موى انسان را هميشه يكنواخت نگاه مىدارد.
2 در امراض فلج، رعشه، صرع، امراض بلغمى و عصبى مفيد است و قلب و مغز را تقويت مى كند.
3 براى مرض ماليخوليا استعمال مى شود.
4 رطوبت مغز را خارج و فراموشى را برطرف مىكند.
5 اسهال مىآورد و ماده بلغمى و سودايى به وسيله آن خارج مىگردد، مقوى جسم و اعصاب، هضم كننده و به وجود آورنده خون تازه است.
6 در بواسير بادى و خونى مفيد است و معده را از فضولات پاك مىكند.
7 در نزله، آشوب چشم، گوش و بينى و براى رفع يبوست تجويز مى گردد.
8 براى تخدير و تسكين دردها استفاده مى شود.
9 يبوست را برطرف مى نمايد و براى صرع مفيد است.
10 حرارت غريزى را زياد مى كند، ضعف عمومى را دور و قوت باه را زياد مى نمايد، قلب، جگر و مغز را قوت مى دهد و براى حافظه نيز مفيد است.
11 براى رفع فراموشى مفيد است و بچههاى كُندذهن را تقويت مىنمايد.
[1] ( 1)-فرهنگ معين، ج 1، ص 262.
[2] ( 2)- فارماگنوزى، دكتر آئينه چى، ص 380.
[3] ( 3)- گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 582.
[4] ( 4)- المفردات، ص 80.
[5] ( 5)- الابنيه، ص 19.
[6] ( 1)- گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 582.
[7] ( 2)- فارماكوگرافيا، ج 3، ص 92.
[8] ( 3)- لسان العرب، ص 115.
[9] ( 4)- فارماكوگرافيا، ج 3، ص 93.
[10] ( 5)- وسايل الشيعه، ج 5، ص 101.
[11] ( 6)- المفردات، ص 80.
[12] ( 1)- همان.
[13] ( 2)- بستان المفردات، ص 51.
[14] ( 3)- مخزن المفردات، ص 29.
[15] ( 4)- فارماكوگرافيا، ج 3، ص 93.
[16] ( 5)- الابنيه، ص 19.
[17] ( 6)- فارماكوگرافيا، ج 3، ص 93.
[18] ( 7)- مخزن المفردات، ص 29.
[19] ( 8)- صيدنه، ص 55.
[20] ( 9)- فارماكوگرافيا، ج 3، ص 93.
[21] ( 10). محيط اعظم، ج 1، ص 150
[22] ( 11) گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 582.
[23] ( 12) لاثانى لغات الادويه، ص 14.
[24] ( 13) لسان العرب، ص 115.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.